شبی گفتم به قلیانم که از جانم چه میخواهی ؟
نوشت با خط دود خود
به دردت می خورم گاهی
تو بر من می نهی آتش
که درد خود کنی تسکین
من بیچاره می سوزم
تو از حالم چه میدانی !؟