از کریسمس وبلاگ نبود
واسه من که دنیامو زندگیم شده بود هفت سنگ خیلی سخت بود
میومدم پای کامپیوتر اما وبلاگی نبود !!! دلم میگرفت
اما خب برای چی بازش کنم ؟
بیا الآن باز کردم
خب چی بنویسم ؟
چیزی تو زندگیم پیش نمیاد
ظهر از خواب بیدار میشم . صبحونه ناهارو یکی میکنم . بعد پای کامپیوتر تا ساعت 8 شب . 8 شمیم عشق بعدش 9 عمر گل لاله و بعدشم 10 حریم سلطان . این وسط مسطا هم شام . بعدش باز کامپیوتر تا 12 یا 1 شب . بعد میخوابم تا ظهر فرداش
خیلی وقته برنامه زندگیم شده این
نه هدفی
نه برنامه ای
نه اتفاقی
میترسم اینطوری پیش بره دیوانه بشم . افسرده بشم
همینجا اعلام میکنم که نصیحت پذیرفته میشود
اگه بتونید کمکم کنید دعاتون میکنم
دیگه کم آوردم
خوب میشی انشاا..
خوب دقت کنی می بینی بیشتریا مث خودتن .
امیدوارم پرانرژی بنویسی و بترکونی
من همیشه وقتی میخوام بترکونم خودم میترکم . دیگه قصد ترکیدن ندارم
بازززززززززززززم سلام
کلا با نظره این ژینوسه موافقم
چرا همش حرفه منو میزنه؟
مگه خودت حرف مرف نداری؟همش دنبال حرفه مردم راه اافتادی زینوس؟
هرهرهر
این هر هر چیه افتاده تو دهن تو
پسرم زشته دیگه نگو هر هر
من فقط میتونم دعا کنم
شما بهترین کارو میکنی
سلام ابجی
همین که میدونی الان وقتت داره یخودی میگذره خودش یه جای امیدواریه رو به فردای روشن
حالا چندتا کتاب هس که خیلی واسه ادم انگیزه افرینه....
مثه: قورباغه را قورت بده-(اه چه مزه ی بدیَم داره)-- "ز" مثل زندگی...
البته اگه کتابای دیل کارنگی و برایان تریسی رو بگیری خیلی خوبن ....من که خیلی ازشون خوشم میاد.
امیدوارم که حتما بخونیشون
موفق باشی تا دیدار بعد
سلام علیکم . کاش میدونستم کدوم دوستمی تا بسته به شناختی که ازت دارم جواب میدادم
آخه طرز جواب دادن به هرکسی با بقیه فرق داره 
یه اخلاقو عادت بدی که دارم اینه که اصلا اهل کتاب خوندن نیستم !!! خیلی بده میدونم . اما اصلا اعصابم نمیکشه کتاب بخونم . فقط رمان میخونم
در دیدار بعد امیدوارم خودتو معرفی کنی
مرسی
مث اینکه با هم برگشتیم
من که دیگه قصد رفتن ندارم
فک میکردم میتونم کرگدن عاشقو و دوستامو فراموش کنم
دیدیم شدنی نیست
بلی این چنین است
من اولا فکر میکردم معتاد اینترنت و هفت سنگو اینا شدم . اما وقتی ازش دورم حس دلتنگیم شبیه عادتو اعتیاد بهش نیست . حس دوست داشتنه . هفت سنگو واقعا دوست دارم
(این تو کامنت قبلیه جا موند)
( این تو جواب قبلی جا موند )
سلام...خوب شد برگشتی..
)
(ولی دوست داشتیم سرحال باشی
فک میکردم دانشگاه میری دخترم...
سلام . چرا خودت نیستی
؟
)
)
سرحال که ... ( نمیدونم فقط حوصلم سر میره
دانشگاه هم میرم ( دخترم
شنبه و دوشنه 10 تا 12 دانشگاهم
سلام
اتفاق تازه ای نیست
تقریبا همه گیر شده
بگرد دنبال انگیزه
راه حلش انگیزست که تو من و تو و خیلی های دیگه مرده
سلام علیکم رفیق قدیمی
منم مدتی بود در وبلاگو بسته بودم
چشم ما روشن . خوش اومدید
چه جالب با هم برگشتیم
خب آره تقریبا همه گیر شده اما من دنبال راه حل هستم . یه سرگرمی یه هدف ... ، نمیدونم . دنبال یه راه میگردم تا روزارو به خوبی شب کنم