زینب :
میبخشید که دیر به نظرها جواب دادم . ولی بخاطر نظرات خوشگلتون از همتون ممنونم .
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است.
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد... شما دوست دارید تختتان کنار پنجره باشد یا دور از آن؟
ما را بگو.یعنی عاشق من نیستی؟
شبنم : من عاشق داداشای گلم هستم
اصلا دعوا نکنید.من حرفه ای هستم.مگه حرفه ای تر از عباس هم وجود داره.
والله.
میدونم اجی تو عاشق منی.مگه نه؟
شبنم : داداشی چرا شایعه میسازی ؟![](http://www.blogsky.com/images/smileys/037.gif)
من عاشقم
عاشق اهل بیت
گفتم قبلا خوندم...
این چه ربطی به این داره که من احساس حرفه ای بودن میکنم؟!
اون خزید و اینا هم به شوخی بود...
شبنم : منو باش که ازت تعریف کردم گفتم حرفه ای هستی
خب حرفه ای نیستی خوب شد ؟
زینب : خود کنترلی هم مانع از پشیمانی بعد از عصبانیت میشه
سلام علی هستم نمیدونم چرا تنهام میگم وبتون زیباست اگه کسی تو این وب تو تهران هست خوشحال میشم با هاش بچتم اگه منواد کنه
زینب :![](http://www.blogsky.com/images/smileys/037.gif)
فکنم آدرسو اشتباه دادن بهت برادر
اه سلام ابجی شبنم اینجاه چه کار میکنی ؟
من فکر کردم ابجی زینب میاد نه شما
شوخی کردم جدی نگیری
تخیل هم خیلی خوبه دیگه مثلأ همین خانوم جی کی رولینگ خالق هری پاتر از همین قوه ی تخیلش تاستفاده کرد که شد یکی از ثروتمند تری های انگلستان
شما هم میتونید یه کتاب بنویسید مثل هفت خوان رستم در زمان حال
خوان اول تحصیل در دانشگاه
خوان دوم انجام خدمت مقدس سربازی
خوان سوم پیدا کردن شغل مناسب با گرایش به تحصیلات
خوان چهارم مسکن(البته اینجا شما بهشون کمک میکنید و میشه مستاجره شما)
خوان پنجم ازدواج
خوان شیشم گرفتن یارانه ی نقدی
خوان هفتم هم خرج بچه ها
جاتلب میشه مگه نه؟
شبنم : شبنم اینجا ، شبنم آنجا ، شبنم همه جا![](http://www.blogsky.com/images/smileys/023.gif)
زینب : سلام داداشی
من سیستمم به مشکل خورده دیربه دیر جواب میدم شرمنده.
ولی منو آجی نداریم
سلام عزیزم.خوبی؟دلم واست تنگ شده بود...
(باهام قهری؟)
شبنم : منم دلم واست تنگ شده
نه عزیزم چرا قهر باشم ؟
خیلی خوشحال میشم بهمون سر بزنی
یه تخت پر منظره هم واسه من رزرو کنید
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/014.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/027.gif)
شبنم : حتما داداشی
زینب : تیمارستان ازت دور هفت سنگی .
فکر میکنم این سومین یا چهارمین وبلاگی بود که این داستانو توش میخونم!!
خزید رفت!(یعنی خز شد!)
...
شبنم : یادمه پست قبلیه خودتم من ۱۰۰ جا دیده بودم
خوبه که احساس حرفه ای بودن میکنی
زینب : فکنم تو ام مثل داداشه منی .
چون اونم هیچ جایی نیست که تا بحال نرفته باشه
" چیزی " " " " نخورده باشه
" فیلمی " " " ندیده باشه
" مطلبی " " " نخونده باشه
" جوکی " " " نشنیده باشه
مگههه نه؟؟؟
سلام
اره بخدا
متن ترانه قصه تو قصه من با صدای لیلا فروهر
ترانه سرا : ایرج جنتی عطایی
آهنگساز : سیاوش قمیشی
تنظیم کننده : شوبرت آواکیان
قصه تو قصه من قصه تگرگ و شبنم
قصه برف و شراره قصه دشنه ومرحم
قصه من قصه تو قصه تلخ دوباره
قصه پلنگ عاشق قصه صید ستاره
منو بشناسون دوباره به من و آینه و دیدار
منو تازه کن به بوسه منو دست گریه نسپار
یه ترانه از تو دور و یه ترانه به تو نزدیک
پیش تو گم میشم از تو ای غزلواره تاریک
خسته و دلگیرم از من درو باز کن به ستاره
یه نفس نوازشم کن بذار از شب گل بباره
چیزی تا گریه نمونده پر بغضه همه حرفام
منو با یه بوسه بشکن که سکوته همه دنیا
منو بشناسون دوباره به من و آینه و دیدار
منو تازه کن به بوسه منو دست گریه نسپار
یه ترانه از تو دور و یه ترانه به تو نزدیک
پیش تو گم میشم از تو ای غزلواره تاریک
قصه تو قصه من قصه تگرگ و شبنم
قصه برف و شراره قصه دشنه ومرحم
قصه من قصه تو قصه تلخ دوباره
قصه پلنگ عاشق قصه صید ستاره
راستی یه اخطار بدم به کسایی که از قرص روان گردان استفاده میکنن
مصرف این قرص ها در مدت زمان باعث به وجود امدن یک سری توهماتی میشود مثل
فکر کنی همسایه تون همون رستمه
یا اقای ضحاک مستاجر شما بوده
اولش فکر میکنی چیزه خواستی نیست ولی من پیشنهاد میکنم در صورت روئت هر چه سریع تر به روانپزشک مراجه کنید.
شبنم : من با مجتبی موافقم یا نیستم ؟!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/037.gif)
زینب : به نظرت جای این اخطار اینجا بود ؟
این پغام محرمانه است
ابجی زینب فکر نمیکنی ابجی شبنم قوه ی تخیلش بیش از حد مجاز در حاله فعالیته؟
شبنم : من با مجتبی مخالفم
زینب : این جواب هم محرمانه ست : آبجی شبنم همه جورش باحاله آقا مجتبی.
خب ابجی درست حدس زدی ولی اگه من بودم از شلنگ استفاده میکردم
میدونی چطوری
اول می بستمش به شیر اب بعد اب رو باز میکردم انوقت خودش خالی میشد فقط نمیدونم وقتی این همه اب ازش میره چرا خالی نمیشه
شبنم : منم با مجتبی موافقم
زینب : خوب اینم نظره دیگه . بازم یه تفاوت دیگه
ببخشید آقای سیاوش میشه بگید نوشته شما چه ارتباطی با موضوع در حال بحث داشت ؟
احساسم میگه شما تخت کنار پنجره رو انتخاب می کنید .
شبنم : منم با مریم موافقم
زینب : زاست میگه اینجا ست که واسه آدم سوال پیش می آد
زینب عزیزم . خوب بود . مرسی به خاطر مطالب زیبات . ولی من اگر بودم به جاب خالی کردن وان می رفتم توش یه حمام حسابی می کردم .
شبنم : منم با مریم موافقم
زینب : تقدیم به تو ای هفت سنگی عزیزم.
اگه وانش 2 نفره بود منم میام
آبجی زینب به نظرم آدم با دهنش آب رو هورت بکشه بعد بریزه بیرون بهتره. چون هم به بهداشت دهان کمک میشه هم کلی کیف داره.![](http://www.blogsky.com/images/smileys/007.gif)
شبنم : منم با آرمان موافقم
زینب : قشنگی آدما به همین تفاوت تو نظرهاشونه دیگه
شبنم : من با داداش فرید موافقم
ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته
از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته
یک سینه غرق مستی دارد هوای باران
از این خراب رسوا امشب دلم گرفته
امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم
شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته
خون دل شکسته بر دیدگان تشنه
باید شود هویدا امشب دلم گرفته
ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو
پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته
گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است
فردا به چشم اما امشب دلم گرف
سلام.من اولین نفرم.ایول.
خوب خیلی جالب بود.من که خودم شخصا قبل خوندن جواب روانپزشک گفتم که یارو چه قدر خوله میگه با سطل.
باید درژوش آب رو ورداره.
زینب : بابا دمت گرم چون من گفتم با سطل