۱. از اونجایی که زینب داره ازم جدا میشه لازم دونستم یه توضیحی بدم
خطاب به کسایی که پرسیدن ( مگه دعواتون شده ؟ چیه نتونستید با هم کنار بیاین ؟ قطع رابطه کردین ؟ و ... ) :
منو زینب هم دوستیم هم مثل خواهر و دلیل جداییمون (تو وب) بحث و دعوا و این جور چیزا نیست و رابطمون با هم خیلی خوبه
دوستیمون خیلی با ارزش تره که به خاطر وب بخواد بهم بخوره
درسته وبلاگ واسمون مهمه ولی دوستی مهم تره
.
۲ . از این به بعد من تنها تو این وب مطلب میذارم
امیدوارم وب خوبی باشه
.
۳ . . .
خیلی وب ضایه ای داری ..................
شوخی بودباحاله دمت جیز بای بای
سلام ابجی شبنم خوبی؟
چه خبرها؟
اقا حمید بهتر شدند؟
سلام
مرسی داداشی من خوبم
حمید هم خوبه
چقدر من مهربونم اخ۰
سلام ابجی شبنم خودم خوبی؟
چه خبرها ؟
نبینم غصه بخوری وگرنه من گریه میکنم باشه
راستی حال اقا حمید چطوره بهتر شدن ؟
خب ادرس بیمارستانش رو بده من برم عیادتش جدی گفتم
ابجی اگه کاری داشتی خوشحال میشم کمکتون کنم
سلام داداش
مرسی خوبم
حمید هم خوبه ( نرفته بود بیمارستان ) میگفت باشه حالا میرم منم که میدونستم نمیره بزور(بردمش) باهاش رفتم که خیالم راحت باشه
زینب :
به قول داداش مجتبی آخه شکلک به چه درد من میخوره؟؟
تنهایی هم از پسش برمیای...
زینب :
مسلما آبجی ما هم واسه خودش یلیه.
میگن پشت سر مسافر نباید گریه کرد و گفت نرو!
شگون نداره.
برو آبجی انشالله میایم داخل وبلاگ جدید عرض ادب میکنیم.
با اجازه.
زینب :
فرصت داداش نیما .
ممنون
بین مطالب این وبلاگ اون وسطا یه پست پیدا می شد که اونم دیگه پیدا نمی شه ...!
زینب :
همیشه چند نفر هستن که پای ثابت ایراد گرفتن هستن .
مثل شما و ۲ تای دیگه .
خیلی ممنون که یاذآوری میکنین که داریم جاده رو نزولی طی میکنیم.
با این نظراته که سربالایی رو به سراشیبی دل چسبی تبدیل میشه.
ایشالا روز های خوبی در پیش خواهد بود .
بفرمایی اینم اسم بنده که میگید خیلی زیباست رمانتیکه دلبرونست
من که میدونم تیریپ سر کاریه
چند وقت پیشم که قرار بود ابجی شبنم بره اما نمرفت هیچ بیشتر از همیشه هم مطلب میزاره
زینب :
قوربونه داداش گلم که ادرس میل اش رو هیجا ندیدم .
بابا آی دی قشنگ ..
نه سر کاری نیست . فقط من کارم به مشکل خورده وگرنه چند روز پیش حل بود .
هنوز از صاحبخونه قبلی کلید رو تحویل نگرفم .
شوخی میکنم ۰
اگه با این حرف ها که زدم دلت میاد بری خب این یعنی که خیلی نننننننننننناااااااااااااااااممممممممممرررررررردددددددددیییییییییی(با عصبانیت بخون بی رحم)
زینب :
زینب و نامردی و بی معرفتی ؟؟؟؟
این یکی از من دوره داداشی .
ابجی زینب نرو
اگه بری شعمدونی ها دق میکنن شکایت تو رو پیش مرغ عاشق میکنن
هفت سنگ بی تو رنگ بویی نداره
چطوری بیام هفت سنگ جای خالیت رو ببینم همش افسوس بخورم
نرو
زینب :
از دست تو
با این آهنگ با مناسبتت .
نمردیمو یکی واسه ما هم آهنگ خوند .
من که جام خالی نمیشه .
چون یه کوچه بالاتر خونه خریدم . فقط دارم اسباب میکشم
بازم دوم شدم
مگر این که دست به این اقا ارمان نرسه
وای نگو ابجی بمیرم برات چی میکشی
ابجی زینب میخواد بره بی خداحافظی
باشه برو هرجا که میری خدا پشت پناهت
بد جوری دلمو شکستی یعنی دل همه رو
زینب :
یه داداش مجبی که بیشتر نداریم . پس چرا باید دلشو بشکنم ؟
من همین دورو برام .
من که دلم نمیاد برم .
بر عکس حال ما بسی خوب است
آبجی! ما بیشتر هم بلدیم بشمریم
1.2.3.4.5.6.7. بعدش چی بود
اهان! تا هفت کافیه
اخه اینجا هفت سنگه نه هشت سنگ
زینب :
خداروشکر یکی گفت حالش خوبه.