هفت سنگ
اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .هفت سنگ
اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .در کل یعنی ...
اینو بخونید جالبه
البته همه مون همشو هزار بار شنیدیم
محض اطلاع : اینا حرفایی اند که تو دبیرستان تو مخ دخترا فرو میکنن .
رابطه زن و مرد از دیدگاه چند روایت :
رابطه آزادانه بین مرد و زن موجب برافروخته شدن احساسات و تحریکات جنسی است و غالبا به گناه کشیده می شود . لذا دین مقدس اسلام تا حد ممکن از ارتباطات غیر ضروریبین زن و مرد می کاهد . در این زمینه به چند روایت اشاره می شود . رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود (( اگر زن بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون برود تمام فرشتگان آسمان او را لعنت میکنند تا وقتی به خانه اش برگردد ))
و نیز فرمود : (( اگر زنی آرایش کند و عطر بزند و شوهرش به چنین وضعیتی برای همسرش راضی باشد ، برای هر قدمی که زن بردارد ، برای شوهرش خانه ای در آتش ساخته می شود ، آن زن نیز مورد لعن خداوند است تا زمانی که به خانه برگردد ))
و نیز فرمود : (( جایز نیست زنی با غیر شوهر یا غیر محرم خود بیش از پنج کلمه ، آن هم در موارد ضروری ، سخن بگوید ))
امیر المؤمنین علیه السلام تمایل نداشت به زنان جوان سلام کند و می فرمود (( نگرانم که گناه احتمالی آن بیش از ثوابش باشد ))
امام باقر علیه السلام فرمود (( زنان نباید با صدای بلند ، اذان و اقامه بگوید و نیز شرکت در نماز جماعت و نماز جمعه و تشیع جنازه برای زنان ضروری نیست ، زن نباید در حج صدای خود را به لبیک بلند کند و نیز نباید در قضاوت وارد شود ))
در کل یعنی زنای گله مسلمان برید بمیرید راحت ترید
در کل یعنی زنای گله مسلمان ، شما فقط برای زاییدن و ... آفریده شدید
درکل یعنی جواب سلام همیشه هم واجب نیست
برای خودمون متاسفم ...
... : اینم حرفایه حاج آقا ( فیلم )
... : اگه میخواید دختراتون آدم بشن بفرستینشون خونه مادربزرگه من
... : پسر سربازی = آدم شدن
... : دختر خونه ی مادربزرگ = آدم شدن
... : موندم چرا محمد علی با اسم های مختلف میاد وبِ من چرتو پرت میگه ( نکن این کارو بچه !!! )
کرامت سبز
تو خواهی آمد و باغم ، شکوفه خواهد داد
و آسمان سیاهم، ستاره خواهد زد
***
تو آن کرامت سبزی ، که در نبود تو ، من
شکسته شاخه و برگم و می روم بر باد
***
در انتظار تو لک زد ، قوام سیب دلم
سموم "طعنه به باغ تو" می کند ، بیداد
***
"خداکند که بیائی " دعای هر شب من
برای آمدنت ، ای تو بهترین عباد
***
تو آن سخاوت ابری ، در آسمان بهار
من این زمین سراسر کویری مرداد
***
رئوفی و قهر آگین ، تو غائب حاضر
تو دردی و دوائی ، تو مجمع الاضداد
***
به دست بغض غلیظی ، اگرچه بسته گلوم
شکسته بسته، بنام تو ، میزنم فریاد:
***
ای آفتاب درخشان! بیا زمشرق جان
بپاش نور خودت را ، بر این جهان سواد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عــــیدتون مــــبارک...
شعر از: علی محمد- آذر 76 ایوان
سه نقطه (!)
سلام سلام
میخواستم در این وبلاگو ببندم اما از وقتی اومدم شهرستان اینقد انرژی گرفتم و اینقد روحیه گرفتم که میخوام وقتی برگشتم هر روز آپ کنم !!!
سفر نوشت :
چند روز پیش رفتم روستامون خونه ی اون یکی پدربزرگم , اونجا خیلی خوش گذشت , براتون با عکس و فیلم تعریف میکنم ...
اونجا چند تا سگ بود منم که عاشق سگ حسابی باهاشون بازی کردم (فیلم) (فیلم)
رفتم باغ بابابزرگم و ... ( پرخوری )
سیب بود و آلبالو بود منم که بی جنبه همش بالای درخت بودم ( عکس ) ( عکس )
و عاقبت پر خوری ( عکس )
دل درد گرفتم ولی با استراحت خوب شد
امروز یا فردا میرم مشهد ...
برای همه تون دعا میکنم هرچند خودم محتاجم به دعایه همه تون
خر نوشت :
زن میخواد ( فیلم )
توصیه های شبنمی ... :
بابا چرا اینقد ... هستید ( مخاطب های خاص )
شوخی هم حد حدودی داره خب 
همچین میترسونید که بیچاره ... به خودش ( حالا باز خوبه ... به خودش )
این بیچاره که الان فیلمشو میبینید بعد از این شوخیه وحشتناک سکته میکنه و میمیره
نکنید این کارارو ( فیلم )
چند روز دیگه با خبرایه جدید میام
بای
نمیتونم دل بکنم
نمیتونم از اینجا دل بکنم
این پستو میذارم ( الآن میگید برو دیگه مگه نمیخواستی از تهران بری ) آره قراره فردا عصر راهی بشم
اونجا میرم کافی نت ( البته اگه بشه )
میخوام تو این پست از نسیم بگم
منو نسیم تقریبا وقتی تو اینترنتیم پیش همیم ، مثلا وقتی نظر میدیم میبینید پشت سر همه یعنی با همیم و این به این معناست که یکیمون پشت کامپیوتره ( حالا میخوام از وقتی بگم که من پشت کامپیوترم و نسیم پیشمه ) ...
میخوام تعریف کنم اما نمیدونم چی بگم
بذار راحت بدون مقدمه بگم
نسیم وقتی میخواد بگه فلان اسمایل رو بذار اداشو در میاره
مثلا میخواد بگه اسمایله اخم رو بذار، به جای اینکه بگه اخم رو بذار میگه آبجی اینو () بذار ، بعد من باید برگردم قیافشو نگاه کنم ببینم منظورش چیه 
انصافا قشنگ اداشونو در میاره 
واسه یاهو هم اینجوره
وقتی میگه اینو ( 
) بذار خوشگل میشه
اینم جالب ... 
و این 
دیروز ادای اینو ( 
) در آورد مردم از خنده
هرچی میگم بابا خب اسمشو بگو بذارم بازم کار خودشو میکنه ( باید کلمو 180 درجه بچرخونم ببینم قیافش شبیه کدوم شده )
کاش میشد ازش عکس بگیرم ببینید چه شکلی میشه 
خب دیگه این پست هم به خوبی تموم شد
من دیگه رفتم برام دعا کنید به سلامت برسم به مقصد 
... : 
... : 
نیستم
میدونم الآن میگید ای بابا اینم لوس بازی در آورده
لوس بازی نیست دیگه حوصله ندارم
منی که هر روزمو با وبلاگم بودم حالا دیگه حوصله شو ندارم
کلا زده شدم
ولی هنوزم وبلاگو وبلاگ نویسی رو دوست دارم
ولی از اینترنت زده شدم بدجور
بعد یه چیز دیگه هم هست
یکم سرم شلوغه و به مقدار زیادی فکرم بابت یه مسئله مشغوله
اینه که نمیتونم افکارمو رو نوشتن پست جمع کنم
به خاطر همین یه مدت تو اینترنت نیستم
به احتمال 90 % یه مدت کلا تهران نیستم
داداشیا و آبجیهایه گل ببخشید دیگه
خوبی بدی چیزی دیدید حلال کنید
میرم ولی برگشتنم با خداست
خدانگهدار
تقدیم به ...
پـــای بر چشمم گذار ای بهترین مهمــان عشق
تــــا بـــه یمن مقدمـــت برگسترانم خوان عشق
ایـن تـن یـخ کــرده دلمـرده را جانـــــی ببخش
بـــا حضور گرمـت ای خورشید تابستان عشق
گرچــــه قابــل نیســـت اما در میـــــان سینه ام
خــانه ای سازم برایـــت از گل و سیمان عشق
زیـــــر پایم یـک گلیم پـــاره از جنس غــــرور
پیش رومان سفره ای از آب عشق و نان عشق
مصرعی از قلب تو با مصرعی از قلب مـــــن
شــاه بیتی می شود - بی مثل - در دیوان عشق
کــــاش ! این رود خیالاتم به دریـــــا می رسید
تا بیاشوباند این خواب مــــرا طـــــــوفان عشق
آه ! ای ابری که روی آذرخشت با مـــــن است
کـــــــــی شود از سربگیری بارش باران عشق
آبــــــرو را گرچه در عشقت غرامــــت داده ام
باز هـــــم آماده ام تا پس دهـــــم تــــاوان عشق
بازگشــتی نیســـت از این راه نیـــــمه طی شده
با تو ماندن ، از تو گفتن ، بی توهم پایان عشق
علی محمد محمدی