هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

مجبورم ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

پست یکی از دوستان


این پست ایهامو ابهامو از اینجور چیزا داره

الآن منظورش چیه ؟ قلبش طویلست یا زندگیش ؟





دیدید گفتم بعدیش نوبت تهرانه


 جزئیات زلزله ای که دماوند، بومهن و تهران را لرزاند


زمین‏ لرزه ساعت 1 و 1 دقیقه و 36 ثانیه نیمه شب رخ داده است و بر اساس اعلام مدیریت بحران فرمانداری شهرستان دماوند کانون این زمین‏لرزه شهر بومهن از بخش مرکزی تهران اعلام شد.

هنوز خسارات احتمالی این واقعه طبیعی در شرق استان تهران اعلام نشده است.

شدت این زمین لرزه 3.8 ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین ثبت شده است.

این زمین‌لرزه در موقعیت جغرافیایی با عرض شمالی 35.83 درجه و طول شرقی 51.88 درجه ثبت شده است.

این زمین‌لرزه در 9 کیلومتری بومهن، 11 کیلومتری رودهن، 11 کیلومتری پردیس و 46 کیلومتری تهران رخ داده است.

این زمین‌لرزه در عمق هفت کیلومتری زمین رخ داده است.

وقوع این زمین‌لرزه را شبکه لرزه‌نگاری شرق تهران وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران تأیید کرده است

شهر 40 هزار نفری بومهن در شمال شرق استان تهران، مسیر جاده آبعلی و در جوار شهرهایی مانند پردیس و رودهن قرار دارد.

این دیار از سال 1375 با ایجاد واحد مدیریت شهری به عنوان شهری متشکل از چند روستای مختلف به وجود آمد و در آن اقشار مختلفی از اقوام گوناگون زندگی می‏کنند.

این زمین‏لرزه در پردیس و شهرهای دیگر نیز احساس شد و هم‏اکنون شماری از مردم در خیابان‏ها به سر می‏برند.
ادامه مطلب ...

خَرَکی


من هرچند وقت یه بار خُل میشم و کارایی میکنم که پشتش پشیمون میشم اما اینقد این غرور وامونده مغرور شده ( عجب جمله ای ) نمیتونم بگم ببخشید اشتباه کردم . از یه طرف یه چیزی مثل خوره میوفته به جونم از طرفی هم نمیتونم اشتباهمو درست کنم

عجب گیری افتادما

حالم خیلی خوبه

خدارو شکر مشکلی هم ندارم

تنها مشکلم ( اگه بشه اسمش رو مشکل گذاشت ) 2 تا خصلت بدیه که دارمو خودمم میدونم اما ....

1 : ...

2 : ...


البته اونقدا هم حاد نیست . قابل کنترله


واسه همین حس وبلاگ رفته . اما همچنان عاشقشم



اتفاقِ دیروز : ...


آقا ( سوار بر ماشین ) :

خانم ....

خانم .......


شبنم در حال پیاده روی :

بله ؟


آقا :

کجا تشریف میبرین ؟ برسونمتون


شبنم :


( خواهر و نامزد گرامیشون وارد صحنه میشوند )


آقا : nailbiting

ببخشید از کدوم طرف میتونم برم عظیمیه ؟


شبنم :


من قهر هستم



نظرات دوستان در ادامه مطلب ...

ادامه مطلب ...

زلزله


همه وبلاگا صحبت زلزله است


خیلی وحشتناکه . هرکسی یه جور تعریف میکنه






ادامه مطلب ...

☺☻☺ بازی ☺☻☺



بازیه 20 سؤالیه


بپرسید تا به جواب برسید




جواب در ادامه مطلب


ادامه مطلب ...

☺☻☺ بازی ☺☻☺



1


2


3


4

هووووووووووووووووووووووپ

6


7


8


9

هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووپ




تولد تولد تولدش مبارک


وایییییییییییییییییییییییییییییییییییی عشق من 2 ساله شد

قربونت برم هفت سنگ خوشگلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم


 دوست  دارمقربدم


شکلک قر پیدا نکردم



گفتم قر اما نه دیگه تا این حد


شکلک های شباهنگ


الآن این داره چه میکنه ؟


بگذریم

برییییییییییییییییییییییییییییییییییییم سر کیک






 


ادامه مطلب ...

شعر از: علی محمد محمدی

ای نگاهت آفتاب ظهر تیر!

آب شد برف نگاهم ناگزیر

 

هم شبیه نخلی و هم مثل بید

با توام بالا بلند سر به زیر!

 

بس که دنبال تو راه افتاده ام

رد پایم حک شده در این مسیر

 

روزها و ماهها و سالها

صبر کردم، آمدی، اما چه دیر

 

حال،دیگر بارش سیلابی ات

کم نخواهد کرد داغ این کویر

 

هرچه دارم از دل و جان مال تو

خاطراتت را فقط از من مگیر

سخنان متفاوت بزرگان درباره زنان


 

    زن شاهکار خلقت است


    برنارد شاو


برنارد شاو,سخنان بزرگان درباره زنان,نجابت زن

   زیباترین خوی زن ، نجابت اوست


    ارد بزرگ


ادامه مطلب ...

دلیل غیبت


حالم خوش نبود


بعداً نوشت :


از شنبه ی هفته ی پیش حالم بد بود اما به دلیل پوست کلفت هنوز تو نت پلاس بودم . اما یکی دو روز آخر دیگه توانش رو نداشتم


عنوان یادداشت : دکترای الاغ


 لطفا تا اتشار کامل پست شکیبا باشید

:|


مگه سال 1371 هم سکه ی زرد و سبک و کوچیک میزدن ؟ والا من یادم نمیاد تا سال اصلاح الگوی مصرف از اینا دیده باشم


چرا هیچ کسی به سؤالم دقت نکرد ؟


مگه سال 1371 هم سکه ی زرد و سبک و کوچیک میزدن ؟




10 ریالی رو جای 100 ریالی میدن از کجا این 10 ریالی هارو پیدا مکنن ؟


تو مترو آقاهه میخواد بهم 500 ریال بقیه پولمو بده بجاش یه 50 ریالی میده . فکر کنم خودش هم نفهمیده بود . منم گرفتم و رفتم ( دو قدم ) . بعد دیدم 50 ریالیه نه 500 ریالی . برگشتم گفتم آقا دستت درد نکنه . اینقد خوشحال شدم که نگو . خیلی دنبال 50 ریالی بودم . آقاهه واستاده نگاه میکنه . بعدش خواست 500 ریالی بهم بده . میگم آقا نمیخوام . دنبال همین بودم خدا خیرت بده . دستت هم درد نکنه . بازم آقاهه :



... : وبلاگ های به روز شده در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

A , B , C


از صبح تا عصر پیش شخص A بودم . اما یه موضوعی رو نخواستم بدونه بهش نگفتم . عصر B اومد باهاش برگشتم خونه براش قضیه رو گفتم . هنوز نیم ساعت نشده بود که جدا شده بودم A زنگ زده میگه خب تعریف کن ببینم قضیه دقیق چیه ! ( شبنم : )



... : وبلاگ های به روز شده در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

بدم میاد


 لطفا تا باز شدن کامل صفحه شکیبا باشید






... : اونقده بدم میاد حوصله ی صبر کردن ندارم

ادامه مطلب ...