هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

بومی شدن کتابها

یه مقام محترم اعلام کرده که کتابهای مدارس بومی سازی میشود...
این هم نمونه بومی سازی:
  

جمله اصلی: آن مرد با اسب آمد 

جملات بومی شده

تهران: آن مرد با ماکسیمای مشکی آمد

قم: حاج آقا تشریف آوردند

آبادان: آن مرد با عینک دودی ریبن آمد

زاهدان: آن مرد را کشتند

تبریز: آن مرد یاواش یاواش گلدی

مشهد: آن مرد با شمع آمد

خرم آباد: آن مرد مرد نیه، انه

سنندج: آن مرد سبیل دارد

اردبیل: آن مرد بار میبرد

قزوین: آن مرد با لبخند آمد

شیراز: آن مرد حال نداشت نیامد

رشت: آن مرد رفت بابا آمد

نظرات 21 + ارسال نظر
عباس اسم واقی من است 1389/08/19 ساعت 15:23

سلام.آبجی من که از غم نگفتم.نظرت در مورد عشق رو میخواستم بدونم.

عباس اسم واقی من است 1389/08/19 ساعت 15:22

سلام.آبی من که از غم نگفتم.نظرت در مورد عشق رو میخواستم بدونم.

زینب : سلام مگه من گفته بودم که از غم گفتی؟
اسم مستعارت چی بود مگه؟

پویا 1389/08/19 ساعت 12:52 http://loooove.blogsky.com

سلام.عشق چیه؟دوست دارم نظرت رو درموردش بدونم.تو نظرات برام بفرست.
البته نظر شبنم و زینب خانم.به طور جدا.

زینب :
به نظر من : عشق یعنی محبت بی چون و چرا ، بدون انتظارجبران به شخص ، شی ء و...

مجتبی 1389/08/19 ساعت 00:13 http://loves20.blogsky.com

راست میگی واقعأ با هام کاری نداری؟
خوب اینو زوتر میگفتی بابا نصف عمرم تموم شد
خب شما خوبی خوش میگذره چه میکنید با درس دانشگاه ؟
چه خبر از ابجی شبنم نیست بهش سلام ما هم برسون بهش بگو مجتبی گفت خییییییییییییییللللللللییییییییی مخخخخخخخخخلللللصصصصصصصییییییییمممممممم

مخلص شما هم هستیم

زینب : مرسی از لطف شما . درسو دانشگاهم که همیشه اذیت میکنه دیگه.
شبنم هم هست .سلام میرسونه
شبنم : چاکریم داداش

ماسانا 1389/08/18 ساعت 12:55 http://masana.blogfa.com/

ماشااله مسئولان فقط در وگوهر میبارن . خیلی زیبا بود ممنون .

زینب : بابا نگووووووووووووووووووووووووووووووووو
مسئولان ما کلا جواهرن چه برسه به بارش گوهر

مجتبی 1389/08/17 ساعت 22:55 http://loves20.blogsky.com

هیییییییییییییییییییییییییییییییییی(نیش خند)
این ابجی زینب میاد من میترسم منظورم این بود نه اینکه وبلاگتون قشنگه بعضی ها حسودیشون میشه شما به دل نگیرید
نمیدونم چرا بدنم میلرزه فکر کنم بخاطر سرماست اما بخاری که روشنه پس واسه چیه؟

زینب : خدا روشکر بالاخره یکی هم از ما ترسید و حساب برد.
ولی کاریت ندارم مجتبی بیا نظراتو بده .
( نظر توی هفت سنگی خستگی از تن ما بیرون میکنه)

توحید 1389/08/17 ساعت 17:41

ولی توهین نباید ..............
نمی دونم
صلاح وبلاگ خویش نویسندگان دانند.........!!!

شبنم : اینجا کسی توهین کرد ؟؟؟

خسته نباشی من که نمیام زیاد ولی تو به جای من بترکون..!!!D:

زینب : فیروزه جان مسی نظر دادن تو خستگی برامون نمیذاره .
ولی مگه کجایی که نیستی؟

مجتبی 1389/08/17 ساعت 10:42 http://loves20.blogsky.com

سلام علیکم خواهر گرامی
خواهر ارجمند اگه لطف کنید منظورتون از اون مسله خوش به حالت رو بهم بگید بنده نیز از درگاه عالی تعالی برای شما عاقبت به خیری شما رو طلب میکنم.

درضمن به خواهر گله هم بگید حسود نیاسود

زینب : خوب الان کدوم آبجی گفته خوش بحالت ؟ و کدوم آبجی باید به اون یکی سلام برسونه؟
من یکم گیج شدم
شبنم :

پویا 1389/08/17 ساعت 00:33 http://loooove.blogsky.com

مینوشتم آن مرد مهمانواز با معرفت آمد
بابا سموبوسه داد.
بابا فلافل داد.

شبنم : اینم که فقط به فکر خوردنه !!!
زینب : اینم یه فکریه دیگه.....

مجتبی 1389/08/16 ساعت 23:36 http://loves20.blogsky.com

من با شما نبودم من با ابجی شبنم بودم

نمیدونم ابجی خوبه نوشته بود خوش به حالت منظورش رو نفهمیدم
درضمن خیلی هم دلت بخواد

شبنم : اگه منظورمو نفهمیدی پس هیچی دیگه . من چیزی نگفتم

ممنون .... دلمان را بسی شاد کردین

زینب : خوشحالم

immortal 1389/08/16 ساعت 17:08 http://jangavaran.blogsky.com

مشکل اینا نیست مملکت خرابه!؟!؟

زینب : البته که وضع مملکت خرابه .
بر منکرش لعنت ....... بشمر ( همون بشمار خودمون)

شیرازیش خیلی جالب بود! هی... بدک نبود... یه لبخندی نشست بر لبمان! گرچه کوچک...
راستی شبنم رفت خونه بخت؟!؟!؟...

زینب : دقیقا من هم از شیرازیش خیلی خوشم امد.
همین یه ذره هم که خندیدی واسه ما کافیه
شبنم : چیه منتظر شیرنی هستی ؟

بامزه بود

زینب : سفارشی واسه خانوم و اقا

مجتبی 1389/08/15 ساعت 22:53 http://loves20.blogsky.com

سلام دوباره خدمت دوتایی ها zizoo و شبنم خانوم

منظورت اینه دیگه که:
من چقدر خوبم،هنرمندم،مهربونم، حرف ندارم،توی دل برو ام،خوش تیپم،ماهم،دیگه چی نمیدونم الان حضور ذهن ندارم

ولی واقعأ منظور شما چیه ؟

زینب : منظور مون از چی چیه؟ واضح بپرس.
شبنم : همه چیزو که نباید گفت . خودت مطلبو بگیر دیگه

مجتبی 1389/08/15 ساعت 22:29 http://loves20.blogsky.com

خیلیییییییییییییییییییییییییییییییی به روزی

یه چیزه جدید بذار

اخه ببخشید سلام علکم خوب هستید من خوبم خیالتون راحت من خوب مواظب خودم هستم به دلتون بد راه ندید

زینب :
هی با شما هام
کسی گفته که ما نگران مجتبی هستیمممممممممممممم؟؟؟
فکنم باز خیالاتی شده . همگی واسش دعا کنیم.

اصفهان:آن مرد زیر شلواری راه راه آبی،دارد.

زینب :
مرسی بابت تکمیل جملات

Unicorn 1389/08/15 ساعت 20:57 http://fire-fighter.blogsky.com

خوبه دیگه...مگه بده؟!

زینب : خوب یا بد ؟
آیا واقعا مساله این است ؟

خودم 1389/08/15 ساعت 19:24 http://ne3a.blogsky.com

سلام
من برگشتم..
بدو بیا ابممممممممممممم!!!!!!!
وای شادم دیگه همیشه میام اینجا
دیگه نمیرم....

زینب :
گفتم که شایدیت پایدار

پویا 1389/08/15 ساعت 17:03 http://loooove.blogsky.com

من آبودانی هستم.کی گفته ما با عینک ریبون میایم.
یعنی ما ایطوریم.

زینب :
خوشحالم که یه هفت سنگی آبادانی داریم
من جنوب و جنوبی هارو دوست دارم
اگه نظرت اینکه جمله باید عوض شه ُ تو بودی چه مینوشتی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد