هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

آیا "زندگی" را "زندگی کرده ای" ؟!


به دنبال خدا نگرد
خدا در بیابان های خالی از انسان نیست
خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست
به دنبالش نگرد

خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست
خدا در قلبی است که برای تو می تپد
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد

خدا آنجاست
در جمع عزیزترینهایت
خدا در دستی است که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
در لبخندی است که به لب می نشانی
خدا در بتکده و مسجد نیست
گشتنت زمان را هدر می دهد
خدا در عطر خوش نان است
خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آنجا نیست

او جایی است که همه شادند
و جایی است که قلب شکسته ای نمانده
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش
باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست

زندگی چالشی بزرگ است
مخاطره ای عظیم
فرصت یکه و یکتای زندگی را
نباید صرف چیزهای کم بها کرد
چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد
زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم
و سپیده دمان از آن بیرون می رویم
فقط یک چیزهایی اهمیت دارند
چیزهایی که وقت کوچ ما، از خانه بدن، با ما همراه باشند
همچون معرفت بر الله و به خود آیی

دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم
و با بی پروایی از آن درگذریم
دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم
سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداوند است
و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند
کسانی که از دنیا روی برمی گردانند
نگاهی تیره و یأس آلود دارند
آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند

خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید:
آیا "زندگی" را "زندگی کرده ای"؟!

نظرات 6 + ارسال نظر
حمید 1390/02/28 ساعت 17:14

زندگی مارو .............

شاهرخ 1390/02/28 ساعت 07:26

دمت گرم خیلی عالی بود.من همین الان مطلبتو خوندم . واقعا" تا کی تارهای خرافه و نوهم به دور افکار مردم پیجیده می مونه و عوام فکر می کنن هرکی که غمگین و ژولیده پولیده س و افسرده س به خدا نزدیکتره ؟!

دوباره که آپ شدی و نگفتی!!
بیخیال من خودم همش میام....
ولی آفرین ... خدا در همین لبخندها و نیکی ها و دوستی های یکرنگه...
خدا رو نمیشه یه جا محصور کرد خدا در کل هستی جاریست و تلالو نورش رو در برق چشمانی که شاد می کنیم و از ما راضین می بینیم..... و هر کسی نهایت خدا رو به اندازه وسعت دید خودش درک میکنه!!
--------
موفق باشی

این یه مقدمه بود

قرار بود توی پست بعدی از خودم بنویسم که امشب ( ساعت 1 بامداد ) مینویسم و بهتون خبر میدم

بهار 1390/02/24 ساعت 19:22 http://bahar90.blogsky.com

خیلی قشنگ بود

جدی ؟

آرمان. 1390/02/24 ساعت 19:09

قرار بود از شبنم بشنویم
اما خدا زرنگتر بود

خدا که همیشه زرنگتر هست
ولی این یه مقدمه بود
هنوزم قراره از شبنم بشنوید
امشب ساعت 1 به بعد اگه بیاید میبینید

ستوده 1390/02/24 ساعت 18:43 http://saba055.blogsky.com/

وخدایی که در این نزدیکی ست
لای این شب بوها پای ان کاج بلند
یاد این شعر سهراب افتادم .
من زندگی را زندگی کرده ام اونم چه جورش خیلی خوبه
سلام شبنم جان

سلام عزیزم

مهم اینه که به هدفت رسیدی ( رسیدی ؟ )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد