چند ساله این موضوع برام یه سؤاله
خیلی جاها هم سرش بحث شده
اما من به جواب نرسیدم
قانع نشدم
حالا ازتون میخوام اگه در این مورد مطالعه داشتیدو دنبال جواب بودید بیاید برای منم توضیح بدید که به چه نتیجه ای رسیدید
میگن که سرنوشت هرکس از اول معلومه و نوشته شده و خدا بر همه چیز آگاهه
خب تا اینجاش قبول
اما مگه نمیگن خدا به انسان قدرت اختیار و انتخاب داده ؟
پس اگه ما اختیار داریم و میتونیم راهمونو انتخاب کنیم چه جوری میشه که سرنوشت معلومه ؟!!!
من که نفهمیدم بالآخره انسان میتونه سرنوشت خودشو تغییر بده یا نه ، اختیار داره یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام خوبی؟
من بالاخره رمز وبلاگم رو دریافتم
میشه یه سر هم به من بزنی و نظرتو بگی؟
راستی به ابجیتم میگی بیاد؟
نوچ
سلام
من بالاخره اپ کردم
زودی بیا
قربون دستت به خواهرتم بگو بیاد
باش؟
همون که وبلاگ داره
سلام
به سلامتی
حالا نمیشه به اونی که وبلاگ نداره بگم بیاد ؟
سلام دختربیوفای خبم کجایی جوون ؟ منوباش فکرمیکنم گرفتاردرسی ...
پس منم بایدبگم بیوفایی تو سرنوشت منه؟؟
آره دیگه بی وفایی هم تو سرنوشته دیگه
مثل من که اینجوری اومدم و با شما آشنا شدم
جریان این مردم ازار چیه؟
یه مردم آزاره از خدا بی خبر که نمیدونه یه سرنوشت شوم تو زندگیشه هی میاد اذیت میکنه
سلام. منم چند وقته با این موضوع درگیرم. یه پستم راجع به همین موضوع تو وبلاگم دارم که چند تا نظر واسش گذاشتن. اگه دوست داشتی سر بزن.
این لینکشه:
http://g-tanhayi.blogsky.com/1390/06/03/post-17/
سلام سلام
اومدم عزیزم
سلام صبح که ازخواب بیدارمیشی عاشق میشی گرفتارمال اندوزی وکلاهبرداشتن میشیم اینا همه به اختیارانجام میدیم اونجا که نهی میشیم اما گوشمون بدهکارنیست خب اختیارخراب کاری رومیگیریم دستمون اونجا که خراب میشه هم باید بندازیم گردن اختیارخودمون نه سرنوشت (سرنوشت اونیه که عاقبت پیش میاد مثلا من با یه مرد ازخدابی خبر دوست میشم البته به اختیارخودم نه بازور بعدایشون علاوه برمن ۳نفردیگرو بدبخت کرده خب وقتی قانون شرع را رعایت نمیکنم یعنی اختیارخودمو دارم به کسی مربوط نیست ولی ازاونطرف هرکسی خربزه میخوره باید پای لرزش هم بشینه )این سرانجام میشه که میگن سرنوشت.قربون دخترم برمبوووووووس
پس اینی که میگن فلان اتفاق خواست خدا بوده قضیش چیه ؟
این یعنی خدا تو اتفاقات دخالت داره دیگه
من با نظری که باشو داده کاملا موافقم
وبلاگ منم آپ شد
تشریف بیارید اونورااا
سلام اینکه گویی این کنم یا اون کنم
این دلیل اختیاراست ای صنم
خداوند سرنوشت قومی را تغییرنمیدهد مگربدست ان قوم .یعنی قوم نو ح لوط وهمه........خودشان نخواستند وانگونه شدند بعضی چیزها هم به سبب مصلحت این میان برامون اتفاق میفته که ما تلخ می بینیم اما خداوند مصلحت میداند .موفق وخوش و سربلند باشی شبنمی جونم بوووووووووس
مرسی عمه جون
از نظر من انسان اختیار ندارد
عجب !!!
آی پی منو نشون میدی پدر سوخته بدم پدر پدر.... :دی
شوخی کردم
مرسی که به وبلاگ سر زدین
ممنون
آی پی مال یه مدم آزاره بی شخصیته
اعصاب نزاشته واسم 
سلام
راستش واسه دعوت از تصاویر آپ استفاده کرده بودم متنی نداشت که نوشته بود تبلیغاتی!!!
راست گفته دیگه
داشتی وبلاگتو تبلیغات میکردی
فکرتو مشغول نکن شبنمی..
همش مزخرفه..
خوش باش.. همین.
جدی ؟ !!!
ما صاحب اختیاریم در انتخاب اجبار خویش ! و اگه این اجبار رو با زبون خوش اختیار نکردیم به زور مجبورمون میکنن !!
میشه بیشتر توضیح بدین ؟