هفت سنگ
اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .هفت سنگ
اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- شبیــــ ـ ـ ـناز 458
بایگانی
- دی 1394 1
- آذر 1394 3
- دی 1393 1
- آبان 1393 1
- شهریور 1392 1
- مرداد 1392 1
- تیر 1392 11
- خرداد 1392 8
- اردیبهشت 1392 3
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 13
- دی 1391 3
- آذر 1391 5
- آبان 1391 10
- مهر 1391 20
- شهریور 1391 36
- مرداد 1391 16
- تیر 1391 28
- خرداد 1391 14
- اردیبهشت 1391 25
- فروردین 1391 26
- اسفند 1390 21
- بهمن 1390 20
- دی 1390 15
- آذر 1390 18
- آبان 1390 25
- مهر 1390 11
- شهریور 1390 5
- مرداد 1390 9
- تیر 1390 7
- خرداد 1390 24
- اردیبهشت 1390 23
- فروردین 1390 16
- اسفند 1389 9
- بهمن 1389 11
- دی 1389 13
- آذر 1389 6
- آبان 1389 11
- مهر 1389 4
- شهریور 1389 7
- مرداد 1389 11
D:
دختر که رسید به بیست ، هنوز وقت ازدواجش نیست!
دختر که رسید به بیست و یک، کم کم دور و برش بپلک!
دختر که رسید به بیست و دو ، دیگه دنبالش بدو!
دختر که رسید به بیست و سه، منتظر مهندسه!
دختر که رسید به بیست و چار، دست مامانت رو بگیر و بیار!
دختر که رسید به بیست و پنج، درست شده شبیه گنج!
دختر که رسید به بیست و شش، بیشتر بهش داری کشش!
دختر که رسید به بیست و هفت، یه وقت دیدی از کفت رفت!
دختر که رسید به بیست و هشت، نباید دنبال کسه دیگه ای گشت
دختر که رسید به بیست و نه، هنوز نگرفتیش بی عرضهء ...؟!!
دختر که رسید به سی، شاید بهش برسی!
دختر که رسید به سی و یک، خر نمی شه با پول و چک!
دختر که رسید به سی و دو، به این راحتی ها نمی شه همسر تو!
دختر که رسید به سی وسه، دیگه دستت بهش نمی رسه!
چون اگر می خواست، تا الان ازدواج کرده بود
بقیش هم گفته هایه عمو :
دختر رسید به سی و چار
دیگه میشه یه گرگ هار !
دختر رسید به سی و پنج !
میاد بدست ، نابرده رنج !
دختر رسید به سی و شش
میزنه به سرش ، شپش !
دختر رسید به سی و هفت
بریزی روش یه پیت نفت !
دختر رسید به سی و هشت
بهتره بندازیش تو تشت !
ایول خیلی باحال بـــــــــود...
حالا من موندم چرا فقط دخترا رو میگن ترشیده ...پس پسرا چی!!!!!
تبعیض
این مرحله ترشیدگی کی هست پس ؟
به نظرم +28 شد دیگه بیخیال بشیم و بذاریم پای حساب ترشیدگی
نخیرم
من نمیدونم چرا اینقد با نظرات آقای کرگدن و street group موافقم .................
خیلی قشنگ و فهمیده و بجا نظر میدن .....
درود بر شما
بله بله دقیقا
داستان نوشتی چه خبره ....حوسله نداشتم بخونم ....
داستان نیست که
پیر شدی دیگه بی حوصله شدی
دیدی دیدی دیدی شبنم خانوم .............
دیدی فقط من نیستم که با وبلاگت مشکل دارم .
.
.
معلوم نیست چیرو دست کاری کردی که وبلاگت به مشکل خورده .
آخه آجی من هیچ مشکلی نمیبینم
از خیلی ها هم پرسیدم اونا هم میگن که مشکل نداره
به نظرم اگرچه قرار گرفتن در کنار یک نفر دیگر می تواند تجربه خوشایندی باشه، اما من هم چیزی را تجربه کردم که شاید با توجه به فرهنگ ما، در دنیای تاهل به دست نمی آمد. من فرصت پیدا کردم خودم را همان طور که واقعا هستم بشناسم و این باعث شد امروز، اگر هم قرار باشد در کنار یکی دیگه زندگی کنم، هرگز نتونم و نخواهم که براش نقش بازی کنم یا کسی بشم که نیستم و دلم نمی خواد باشم
سلام کرگدنی
چه عجب از این ورا
خونه ی منو نورانی کردی
باهات موافقم اما دقیق نفهمیدم منظورت چیه نکه نفهمما ... اما اینکه تجربه چی بوده که به این نتیجه رسیدی ............... !!!!!!!!!
میگن ازدواج باعث تکامل هر دو طرف میشه هم از نظر روحی هم عقلی هم خیلی چیزایه دیگه
اما اینم نسبیه
شاید خیلی ها اصلا به تکامل نرسن
ازدواج همیشه خوب نیست
به نظر من که به سن نیس به عقلو شعور و فهمو درک و ...یه خوردم بحثو سیاسی کنیم تو ایران که زن بعد از یک سال ازدواج=بشور بروف بپز(اکثرا) تــــــــــــــــــــــــــــا وقتی برسه که همیشه یه پاکت قرص از انواعو اقسامه مسکن.پرانول10 20 30 40و1000تاقرص دیگه که باید همراهشون باشه بعدشم که......
خلاصه اینکه خیلی میگذره ارزش زن تو ایران جا بیفته
فک کنم چون اینارو نوشتم و از اونجایی تو ایران ازادی بیان نیس فردا بروبچه های نیروی همیشه سبز انتظامی به جرم مداخله در حقوق زنان بگیرنم
.
.
.
.
.
یادتون نره بیاید ملاقاتیما
با قسمت اول حرفت موافقم . سن فقط یه عدده
با بقیش هم بله ...
اینقد تو خونه ی شوهر مثل ... کار میکنیم که به انواع مریضی ها دچار میشیم
کمر درد پا درد داغون شدن زانوها خراب شده پوست خشکیه پوست دست ................. و هزارتا چیز دیگه که جاش نیست نام ببرم
اونوقت اکثر خارجی ها تو خونه خدمتکار دارن
زناشونم یا میرن باشگاه یا میرن با دوستاشون گردش یا خرید یا ....
اونوقت مردایه ما میشینن فیلم هایه اونوری رو نگاه میکنن میگن خانم یاد بگیر ببین چه اندامی داره ، اونوقت تو چی اول زندگی خوب بودی اما الآن ....
ادامه بدم کار به جاهای باریک میکشه
دختر رسید به سی و چار
نکنه هنوزم میخواین شوهرش بدین !؟
دیگه میشه یه گرگ هار !
دختر رسید به سی و پنج !
میاد بدست ، نابرده رنج !
دختر رسید به سی و شش
میزنه به سرش ، شپش !
دختر رسید به سی و هفت
بریزی روش یه پیت نفت !
دختر رسید به سی و هشت
بهتره بندازیش تو تشت !
دختر رسید به سی و نه !
نکنه هنوز منتظرین من ادامه بدم و قافیه براش پیدا کنم !؟ بابا 9 عینهو مث عشق می مونه که یه قافیه بیشتر نداره و اونم دمشقه !
9 هم یه قافیه داشته که با " گ " شروع میشه و شبنم خانم با ... آورده !
اصلا قافیه رو میخواین چیکار !؟
دختری که رسیده به سی و نه ! که دیگه یائسه شده !
دمت گرم عمو بقیشم به پست اضافه میکنم
اما 39 که تازه اول جوونیه
سلام شبنم جونم .من ازپشت مشبک وبت چیزی نمیبینم اما ازنظرات دوستان حدس میزنم راجع به ازدواج دیریازوده .گل من تا طراوت وشادابی داری بهتره بچسبی به یک خواستگارمناسب وباشعورمثل خودت .زندگی مجردی نمیگم بده اما حلاوت تاهل موفق رانداره من درسن بالا ازدواج کردم ومثل بعضی ازدوستان به اشتباه میگفتم ازدواج مخل اسایش وبه هدف وتعالی رسیدنه .حال انکه نصف عمرمو تنهایی به باددادم .انشالله همگی تون خوشبخت وعاقبت بخیربشین.امین .درضمن عشق بعدازازدواج خیلی خیلی دلچسب تروبدون دلهره است.
عمه جون پست این بود :
دختر که رسید به بیست ، هنوز وقت ازدواجش نیست!
دختر که رسید به بیست و یک، کم کم دور و برش بپلک!
دختر که رسید به بیست و دو ، دیگه دنبالش بدو!
دختر که رسید به بیست و سه، منتظر مهندسه!
دختر که رسید به بیست و چار، دست مامانت رو بگیر و بیار!
دختر که رسید به بیست و پنج، درست شده شبیه گنج!
دختر که رسید به بیست و شش، بیشتر بهش داری کشش!
دختر که رسید به بیست و هفت، یه وقت دیدی از کفت رفت!
دختر که رسید به بیست و هشت، نباید دنبال کسه دیگه ای گشت
دختر که رسید به بیست و نه، هنوز نگرفتیش بی عرضهء ...؟!!
دختر که رسید به سی، شاید بهش برسی!
دختر که رسید به سی و یک، خر نمی شه با پول و چک!
دختر که رسید به سی و دو، به این راحتی ها نمی شه همسر تو!
دختر که رسید به سی وسه، دیگه دستت بهش نمی رسه!
چون اگر می خواست، تا الان ازدواج کرده بود [(200)]
که عمو ادامشو هم ساخت
به نظر من دختر بین 20 تا 25 به اون حدی رسیده که بتونه ازدواج کنه
پسر هم 25 تا 30 براش مناسبه و دیگه عاقل شده
اما بازم اینا فقط عدده و همه مثل هم نیستن
من دوست ندارم تنها بمونم
اگه زندگی قشنگه میخوام قشنگیشو کنار یه یار تجربه کنم
خاستگار نفرست بابا
.
.
.
داریم زندگیمونو میکنیم ها ....
.
.
.
جدا که تنهایی عالمی دارد .
.
.
.
همین جا واسه خوشبختی خودم کلی دعا میکنم .
.
خوشبختی من یعنی : رسیدن به هدفهای بزرگی که تو زندگیم دارم .
کلی هم روش مصمم هستم.
که ازدواج یکم رسیدن به اونارو کند میکنه .
امیدوارم یا به هدفم برسم و بعد ازدواج کنم یا با کسی ازدواج کنم که رسیدن به هدفمو برام آسون تر کنه .
.
البته با پلیدی تمام میگم که دومی بیشتر حال میده
چون فرهنگ مردم ایران اینه که دختری که ۲۸ رو رد کرد ترشید . دیگه نمیگن که کلی موفقیت بدست آورده .
آخه کوته بینی تا کجا ؟ تا کی ؟
اصلا من که بالاخره میدونم ۶ماه اینور آب زندگی میکنم . ۶ ماه اونور آب . به همه هم گفتم .
بله بله حرف شما کاملا درست
اما مگه تا کی میتونی تنهایی رو تحمل کنی ؟
الآن جوونی
بعدا که پیر شدی و کسی نیومد دنبالت حسرت این روزا رو میخوری
میتونی هم ازدواج کنی ( با یه شخص مناسب ) هم دنبال خواسته هات بری و به هدفت برسی
ما که نمیتونیم طرز فکر همه رو عوض کنیم
پس مجبوریم که تا نگفتن ترشیده ازدواج کنیم
البته من که تا عاشق نشم ازدواج نمیکنم
به عشق بعد از ازدواج هم اعتقاد ندارم
وای وای وای وای
.
.
.
خداوکیلی خواهرم گل گفتی ......
.
.
.
بنده رو که خودت بهتر در جریانی ........ کلا کزت منزل تشریف دارم ........
.
.
دقیقا بخاطر همین میگم ...... چون خیلی زود در سن ۱۶ سالگی من مسئولیت سنگین خانه داری رسیدم . پدرم درامده .
اینقدر هم که در زمینه های مختلف چیزهایی دیدم و شنیدم که اندازه یه بانوی ۴۰ ساله تجربه کسب کردم .
واسه همین میدونم که خبری نیست بابا ...
.
.
دیر ازدواج کن ..... و جوانی سالم و درست خود را سپری کن .....
به به پس یه بانوی کاملی
پس وقتشه برات خاستگار بفرستم
یه چیزی در گوشت میگم شبنم جووووووووووووووونم
من هنوز اسیر اون معرفتتم که منو گرفتار خودش کرده ....
نمیدونی چه کیفی میده وقتی لینکت اختصاصی تو وبلاگ قبلیت زده میشه .................... اصلا میرم رو ابرا
شبنم دوست داریم
قربونت برم جیگرم
به اعتقاد من اصولا ازدواج قبل از سن چهل سالگی
.
.
ازدواج زود هنگامــــــــــــــــــــــه ...
.
.
.
پنجشنبه بنده یه مراسم عروسی دعوت بودم . عروس دوسال از من کوچکتر بود 20 یا 21 ساله . ولی آقا داماد شایسته سنشون قابل تحمل تر بود یه 27 سالی رو رد کرده بود.
هر چی داشتیم واسش رو کردیم تا فامیل عروس رو رو سفید کنیم . عربی . کردی . ترکی . فارسی . بندری ...خلاصه با همه آهنگاش ما هم توپ رقصیدیم .....
ولی
تمام مدت فقط برای خوشبختیش دعا کردم .... آخه خودشم نفهمیده بود که ازدواج تو این سن یعنی سم .سیانور.....
سرش گیج رفته بود یه بله نابجا گفته بود .
حالا کاری نداریم . کاریکه شده .ایشالا بهترین زندگی نصیبشون بشه .
.
.
اصلا مراسم واسه چی میگیرن ؟
ملت که بخورن و نخورن مینالن ....
بابا پول مراسمو بزن ب بدن برو سفر ایرانگردی ....حالشو ببر ..... اطلاعات ملی خودتو افزایش بده ...
من نمیدونم بری خونه شوهر چیکار کنی ؟
اول بخور بخواب
بعد مهمونی برو
بعدش بشور . بساب . بپز . بخور .بخواب
بعدترش همش مهمونی بده بعد بشور و بساب ....
بعدترترش بچه داری کن بعد بشور .....
بعدترترترش کلی حرف فامیل و آشنارو بشنو .... چپ و راست . نامردا رحمم نمیکنن ...
.
.
آخرش سرت حو میارن مثل شکولااااااات
.
.
این نظر اصلا جنبه طنز نداشت . ما که جدی گفتیم .
سن ازدواج که واسه هر شخصی متفاوته
بستگی داره از نظر عقلی چقد رشد کرده باشه
دختر خاله ی من ۱۵ سالش بود عقد کرد الآنم که ۱۶ سالشه خونه ی شوهرشه ( گوشتو بیار جلو : تازه حامله هم هست )
حالا از اینا گذشته سن فقط یه عدده البته من اصلا با ازدواج زیر ۲۰ سال موافق نیستم
بعدشم مگه الآن خونه ی بابامونیم بشور بپز بساب نداریم ؟؟؟؟
تورو نمیدونم اما من از وتی یادو میاد کارایه خونه رو انجام میدم و یه وعده رو هم من میپزم
کله ی اونی که میخواد هوو بیاره و میکنیم
عیدت مبارک عزیزم
مرسی خانم معلم گل
دوستت دارم هزارتا
سلام شبنمی جان .
ببینم من که از همه اینها گذشتم چی هستم
فکرکنم من ترشیده هستم یا نه اشتباه گفتم
سلام خانم معلم
ما تو هیچ شرایطی ترشیده حساب نمیشیم دیگه
شما هم که سرور مایید دیگه بچه هم دارید