هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

من دیگه حموم نمیرم !!!!


اه اه اه ... !!!


من دیگه حموم نمیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرم


نشد یه بار مثل آدم برم حموم

یه حموم کردن درست حسابی « البته از وقتی اومدیم این خونه » به دلم مونده

یا آب قطع میشه

یا آب سرد میشه

یا برق میره

یا گاز قطع میشه

خلاصه به یه بهانه نمیتونم مثل آدم ...


تصمیم گرفتم دیگه نرم حموم





نظرات 11 + ارسال نظر
ستوده 1390/09/29 ساعت 16:45

منم چند بار این بلا سرم اومده تازه تنها با دوتا بچه
جوری شد که دیگه میخواستم خودم از توی حموم بیام بیرون وبرم پمپ لامسب را خوردش کنم

اوه اوه

من که صدام رو نمیذارم
آخه نمیشه که
اگه صدام رو بذارم بی مزه میشه دیگه
الان رو خیلی دوست دارم
نه کسی میدونی من چند سالمه
نه کسی جنسیتم رو میدونه
نه کسی ...
ولی اگه صدام رو بذارم دیگه بی مزه میشه
دوست ندارم عده ای به خاطر مشخصاتی که گفتم نوشته هام رو بخونن یا نخونن
دوست دارم فقط به خاطر خودم،نه به خاطرهیچ چیز دیگه...
فکر کن الان یه کرگدن با پوست کلفت و یه شاخ بزرگ رو سرش پشت کامپیوتر نشسته و داره تایپ میکنه

ای بابا من هم میدونم چند سالته هم میدونم پسری یا دختر


ایول . دم حمومتون گرم.

نمیتونی هیچوقت حموم نری. (خودت هم میدونی)

آره همین الآن از حموم در اومدم

شب یلدای چشماتو

به یک دنیا نمیدم من

همه ابرم توئی بارون

از این دنیا نمیرم من

شب یلدای چشم تو

یه عالم خنده و شادی

عزیزم با تو دلشادم

چه امیدی به من دادی

خـدائی بی تو من بودم

چه سرد و زرد و بی لبخند

گُلی خشکیده پژمرده

به اون دستای تو سوگند

من امروز یک جهان شادم

از اون بودن من آزادم

من امروز عاشقی کردم

سکوت گم شد یه فریادم

شب یلدای چشم تو

نوازش بوسه و بارون

عزیزم با تو دلشادم

دیگه چشمام نشه گریون

شب یلدای چشماتو

به مهر و نور می دوزم

گُل من زندگی بخشم

کنارت مرد هر روزم

دیگه از غم نمی سوزم . . .

ممنون

نگین 1390/09/27 ساعت 10:29 http://www.mininak.blogsky.com

اوووخی اتفاقا منم تو این خونه ای که هستم دقیقا همین وضعو دارم! ایشالا خونه ی جدید یه حموم درست حسابی میرم

آخی آجی توأم ؟


نه دیگه مطمئن شدم دخترا با حموم مشکل دارن

immortal 1390/09/26 ساعت 22:18 http://jangavaran.blogsky.com

تصمیم کاملا خوبی گرفتی...معلومه پشتش ساعت ها اندیشیدن بوده!!!

آره دیگه زیادی اندیشیدم مخم هنگ کرد مجبور شدم برم یه دوش بگیرم افکارم درست بشه حالم جا بیاد

اره از منم میشنوی دیگه نرو لااقل بعد یکی دو سال رکورد خودتو تو گینس ثبت کن

نشد رکورد بشکونم
اما روی حموم رو کم کردم

چرا صدات رو واسم نمیفرستی؟
آخه من چقدر منتظر بمونم؟
زود بفرست دیگه

فرستادم

خودت چرا صداتو نمیزاری ؟؟
آخه ما چقد منتظرت بمونیم ؟
زود بزار دیگه

ZiZoOo 1390/09/26 ساعت 10:41 http://qabeax.persianblog.ir









غصه نخور خواهر جون منم هر وقت میرم حموم فشار آب کم میشه .... صابون تموم میشه ..... شامپو نداریم ..... لوله حموم میگیره .......

پس اصلا فکرشو نکن چون تنها نیستی ...

راستی کی خونتونو عوض کردین ؟ کجا رفتین ؟

خونمونو عوض نکردیم عزیز همینجایی که درجریانی رو میگم

آبجی چرا همیشه دخترا با آب و کلا با حموم مشکل دارن ؟؟؟؟

باشو 1390/09/25 ساعت 19:48

سلام .شبنم جونی تاهپلی نشده بیاببینمت عزیزم دعوتی

الهی
راستی چقده ضد حاله
انشالا حموم بعدی

حموم بعدی امروز بود

نشد نرم دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد