هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

هفت سنگ

اینجا خونه ی منه ، به خونه کوچیک من خوش اومدید .

عشق

اگر چه خالی از اندیشه ی بهارنبودم
ولی بهار تو را هم در انتظار نبودم
 

  

یقین نداشتم اما چرا دروغ بگویم
که چشم در رهت ای نازنین سوار نبودم ؟ 


به یک جوانه ی دیگر امید داشتم اما
به این جوانی دیگر ، امیدوار نبودم
 
 

به شور و سور کشاندی چنان مرا که بر آنم
که بی تو هرگز از این پیش ،‌سوگوار نبودم
  


خود آهوانه به دام من آمدی تو وگرنه
من این بهار در اندیشه ی شکار نبودم 

 
تو عشق بودی و سنگین می آمدی و کجا بود
که در مسیل تو ، ای سیل بی قرار نبودم
  


مثال من به چه ماند ؟ به سایه ای که چراغت
اگر نبود ،‌ به دیواره های غار نبودم
 

نظرات 9 + ارسال نظر
حسین 1390/12/16 ساعت 02:34 http://parkour361.blogfa.com

اگه میشه وب مارو لینک کن مرسی

نونوچه 1390/12/14 ساعت 13:27 http://nonoche.blogsky.com

خالههههههههههههههههههه یکی کانتای منو همی دزدیده!!!

کسی حق نداره بدزده خاله جان

برو توی ادامه مطلب میبینیش

نونوچه 1390/12/14 ساعت 13:26 http://nonoche.blogsky.com

کامنتای کن کو؟!

کامنتهات همش هست خاله

توی ادامه مطلب گذاشتمش

بچه شیر 1390/12/13 ساعت 09:44


سلاااااااااااااااااام
شعر از کی بود؟

سلام

شعر از مرحوم حسین منزوی هستش
روحش شاد...

0111band 1390/12/12 ساعت 22:53 http://roshan0111.blogfa.com

زندگی قانون نیست ، زندگی قافیه ی باران است
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بارانی و به اندازه ی باران خدا زیبایی

مرتضی 1390/12/12 ساعت 19:57 http://kooris-6.blogsky.com/

سلام !
من این وبلاگو ندیده بودم !خیلی قشنگه


ببینم کاوه ، تو هنوز تو دام نیوفتادی ؟


به به سلام آقا کاوه

از این ورا

خیلی دستت مرسی

شعره قشنگی بود کاوه جان

مرسی..
لطف دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد